دلیل درنگ در اجابت دعا

اما بعد؛
هان ای پسر! چون دیدم روزهای زندگی‌م بالا گرفته و سستی تن فزونی یافته، به وصیت تو شتافتم و از آن پیش که مرگ تاختن آورد و زبان از گفتن سخن دل بازماند و اندیشه هم‌چون کالبد بفرساید یا برخی از چیرگی‌های هوس و خواهش‌های نفسانی و فریبندگی‌های دنیا بر دل تو از من پیشی گیرد و تو هم‌چون شتری رمنده و سرکش رام نگردی، پاره‌ای از پندهای خویش بر تو فرو خواندم. چه دل نوجوانان همانند زمینی‌ست که تخمی در آن نیفشانده باشند، از این رو هر دانه در آن افکنند، پذیرای آن باشد و آن را نیک بپروراند، پس زان پیش‌تر که تو را دل سخت گردد و خرد در بند شود، به تأدیب تو برخاستم تا پای استوار به عقیدتی روی آری که اهل تجربه تو را از طلب و آزمودن آن بی‌نیاز ساخته‌اند، پس تو از رنج طلب بی‌نیازی و از تلاش تجربت رَسته. اینک آن‌چه از طلب و تجربه با دشواری فراهم آورده‌ایم ، رایگان در دست توست و آن‌چه بسا که در نظر ما تاریک می نمود، بر تو روشن گردیده‌است…
پس مباد که درنگ در اجابت دعا، تو را از رحمت او نومید گرداند که همانا عطیه به میزان نیت است. بسا که درنگ در اجابت دعا، خواهنده را پاداشی بزرگ‌تر و آرزومند را بخششی بیش‌تر باشد. بسا چیزی که بخواهی و به آن دست نیابی، اما دیر یا زود، بهتر از آن نصیبت افتد یا بلائی از تو بگرداند و بسا که چیزی طلب کنی که اگر به آن رسی دینت تباه گردد، پس در پی آن باش که جمال باقی دارد و گرفتاری آن گریبانت نگردد. مال ترا نپاید و تو مال را نپایی…
= = = = =
پ.ن:
بریده ای از نامه سراسر حکمت امام امیرالمؤمنین به امام حسن مجتبی علیهما سلام در راه بازگشت از صفین

دیدگاه‌ها

  1. هنرور

    قَالَ رسول الله صلی الله علیه و اله: مَا مِنْ یَوْمٍ یَمُرُّ إِلَّا وَ الْبَارِی عَزَّ وَ جَلَّ یُنَادِی عَبْدِی
    مَا أَنْصَفْتَنِی أَذْکُرُک وَ تَنْسَى ذِکْرِی‏ ‏ وَ أَدْعُوکَ إِلَى عِبَادَتِی وَ تَذْهَبُ إِلَى غَیْرِی‏
    وَ أَرْزُقُکَ مِنْ خِزَانَتِی وَ آمُرُکَ لِتَتَصَدَّقَ لِوَجْهِی فَلَا تُطِیعُنِی‏
    رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند : نیست روزی که بر انسان بگذرد مگراینکه خداوند بر بنده ندا می دهد:
    با انصاف با من رفتار نکردی من تو را یاد کردم و لی تویادم را فراموش کردید. باز انصاف نکردی من تو را دعوت کردم به عبادتم اما رفتی دنبال غیر من.
    روزى مى‏دهم تو را از خزانه خودم و به تو امر مى‏کنم که براى رضاى من صدقه دهى پس اطاعت مرا نمى‏کنى‏.
    وَ أَفْتَحُ عَلَیْکَ أَبْوَابَ الرِّزْقِ وَ أَسْتَقْرِضُکَ مِنْ مَالِی فَتَجْبَهُنِی
    – باب های روزی را به رویت گشودم طلب قرض از مال خودم کردم بازم ندادی.
    وَ أُذْهِبُ عَنْکَ الْبَلَاءَ وَ أَنْتَ مُعْتَکِفٌ عَلَى فِعْلِ الْخَطَایَا
    – بنده ام از تو بلا را دور کردم اما تو باز هم بر خطاهای خودت ماندگاری.
    یَا ابْنَ آدَمَ مَا یَکُونُ جَوَابُکَ لِی غَداً إِذَا أَجَبْتَنِی‏
    ای فرزند آدم فردا چه جوابی داری ؟
    إرشاد القلوب إلى الصواب ج‏۱ ص : ۴۹

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.