اینهمه کتاب چیدم توی قفسهی اتاقِ پشتیِ بالاخانه که بخوانم و آدمتان کنم، هیچ چیزی نشدید… یکی افیونی شد، یکی نعش شد، یکی بیمرام شد… کتابِ تو قفسه، فایده ندارد… کتاب باید برود توی رگ و پیِ این عمارت، بلکه آدم شوید… – – – – – – – – قیدار. رضای امیرخانی.
ماه: ژوئن 2012
لابد خبری هست که هی دم به ساعت زمین و زمان را به هم میریزی ابر میآوری و رعد میفرستی و باران می بارانی! آنهم عهد وسط گرمای تیرماهی که هیچ بهیاد ندارد چهوقت دیگری جز این و کـِی چنین بارانی و سیل ناک بودهاست؟ ما را که خبر از اسرار نمیدهی ولی هماین که …
شیخ توی خواب دیدهبود شما را که نشستهاید بر سریری از عنایت و کرم و از در ِ دروازهتان خدم و حشم و انسان و اجنه و گرگ و خوک و دیو و دد و فرشته میآیند و میروند و شما تکبهتکشان را به مهر ِ خاصهتان مینوازید و راهی میکنید… حتی سگان و بوزینهگان …
خیلی که آتش میسوزاندیم، بیآنکه رخبهرخمان شود، با همان نگاه تیز زیر عینکیاش که همیشهی خدا به جلو دوختهبود به اسم صدایمان می کرد که: ( کتاب! دفتر! مداد! ) و این یعنی کتاب فارسیات را با دفتر مشق و مدادت بردار و بیا کنار در، سر پا، تا آخر کلاس دفتر و کتابت را …
پای راستش قبلتر از خودش به بهشت بازشده و جایش یک ساق پای راست ِ مصنوعی روئیده. روی پای عاریتی نمیتواند بایستد و خم و راست شود و لاجرم وقت ادای فریضه، مینشیند و پروتزش که مثل فلش جهت نمائی دراز به دراز سمت قبله را نشانه رفته در میآورد و به نماز میایستد. با …
روی کاشیهای آبی حرم، مقابل باب شرقی که میرسی، به خط کوفی زیبائی نوشته: “باب الشهداء” و بالای آن، روی تابلوئی پرنور به خط نستعلیقِ زیباتری، سید ِ شهیدان به دلرباترین سلام، چنین خطاب شده که: « السلام علیک یا ابا الشهداء » تا مثل منی ذوق کند که “خون خدا” پدر “شهیدان” است و …
اگر جانبازى در دوران زندگى جانبازى حدود الهى را رعایت و تقوا و پاکدامنى را حفظ کند، آنچنان پاداشى دارد که خداى متعال از او تعبیر مىکند به اجر عظیم؛ «للذین احسنوا منهم و اتقوا اجر عظیم». چیزى را که خداى خالق عظمت از آن به عنوان عظیم یاد کند، پیداست که اجر خیلى بالا …
ارباب جان! وقتش رسیدهاست،که سلمانمان کنی مجذوب چند آیهی قرآن مان کنی ” ما بتپرست کعبهی عشقیم، یاحسین قرآن ز نی بخوان که مسلمانمان کنی ” ما ذهنمان به درک مقامت نمی رسد ای کاش مور ِ مُلکِ سلیمانمان کنی ”
شبجمعه ۲۶ مرداد ۸۶ / سوم شعبان ۱۴۲۸ – – – – اینجا در مسجد النبی، قبل مغرب سفرههایی برای افطار پهن میکنند در قسمت غربی مسجد، همان جائیکه پیرمرد میگفت تازه بنا شده. اشربهاش از آب زمزم است و قهوه و چای و اطعمهاش خرما. وقت افطارشان مقارن است با وقت اذان اول یعنی …