از همهی اعزّهی گرامی که قدم رنجه فرمودند و در رونمائی از کتاب شرکت کردند سپاسگزارم.
امید دارم کتابی که کلمه به کلمهاش نقش عشق بود و مشق صدق، مورد قبول و رضای شهیدمان بوده باشد و باز ما را به حریم کبریائیش راه دهد و آن نادیدهها را بنمایاندمان.
پارسال درست در همچه روزی خواستم که بخواهد و خواست و همتم داد که کلمهی اول کتاب را بنویسم و “اول” کلمه بود!
مناسب است از همهی دوستان عزیزی که در تولید کتاب دست داشتند و دست دوستی دادند و کمک رساندند و مشوق و پیگیر بودند، تک به تک تقدیر و تشکر کنم و اجرشان را حواله به مردی دهم که از ابرمردان روزگار بود و کتاب به نام نامیاش به رشتهی تحریر آمد.
وَ بِالنَجمِ هُم یَهتَدون +
دیدگاهها
۵ قسمت از خاطره ها را خواندم متن زیبا و دلنشین داشت
امید است کتابهایی دیگر از شهیدان شاخص شهرمان با کمک حاج حسین اقا و بازماندگان این شهدا به رشته ی تحریر دراید
حاجی حسینلو ها، قنبرلو ها،سیستانی زاده ها ،غروبی ها،
، حنیفه درستی ها و حاج قلیزاده ها و… نباید فراموش شوند
علی اقای شرفخانلو سلاح به دست نگرفت و در تدارکات بودو
کار به ظاهر ساده ای داشت اما نحوه شهادت این بزرگ مرد
انسان را ناخوداگاه یاد صحرای عاشورا و نبرد نکردن حضرت ابوالفضل در میدان رزم و ماموریت برای اوردن اب برای فرزندان سید الشهدا میندازه
اقا علی شرفخانلو هم در ماموریت اب رساندن به فرزندان روح ا…
به سقای کربلا پیوست روحش شاد
دیروز از خدا خواستم تا حاج حسین اقای ما اخرین کاری را که به نظر میرسد برای شهید بزرگوار انجام نداده و شهیدمان چشم به راه این کار میباشد، به سرانجام برساند
انشا ا…
نظرآقاهادی مخصوصاً قسمت آخر باتأکیدات فراوان و آن هم بیش ازحدّ وخیلی جدّی وبه وفور و با نهایت اهتمام ،عاجزانه درخواست می گردد.