حسینیه اربابِ بیکفن… توسط حسین شرفخانلو در پنجشنبه, نوامبر 14, 2013 “دور و برت دیدم عجب وضعیتی بود مردی زره برد و قبا برد و عبا برد با این بساطی که در آوردهست لشگر باید که جمعت کرد و بین بوریا برد” + نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط اِقرَأ كِتابَك حسینیه خوی دستهبندی نشده روزمرهها نوستالوژی عاشیق اصلان پولیتیک جماعت خدا حسینیه دفاع شهیدانه شیعهگی عزیز زیبای من آیه جماعت خدا حسینیه خوی روزمرهها شهیدانه شیعهگی برای حاج ولی