جاء الحق

در عهد حکومت شیاطین بر کره‌ی خاکی و در زمانه‌ی از رونق افتادن سکه‌ی یاد خدا، مردی از خویش برآمد و کاری کرد کارستان.
مردم را از دورترین نقطه‌ی آفریقا تا قلب فرانسه و آمریکا و شوروی به تأمل این معنا واداشت که می‌شود خدائی بود و حکومت کرد.
مردی که عبای مشکی می‌پوشید و نعلین کهنه به پا می‌کرد و شمرده شمرده و آرام سخن می‌گفت و توانست دنیای روزمره‌ی مادی‌مان را بتکاند.
مردی که در تمام عمرش حتا یک قدم هم برای غیر خدا برنداشت… .
مردی که باورمان داد آغاز حکومت حق نزدیک شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.