گفت: چطور است که وقتی پای کار خودشان در میان است و خودشان میلشان به انجام و سرانجام کاری هست، بلدند ابر و باد و مه و خورشید و فلک را به تسخیر خودشان بیاورند و کارشان را درست سرِ وقتی که خودشان خواستهاند ردیف کنند و دیگر اینهمه جلز و ولز نمیخواهد و به طُرفهُ العینی اسباب همه چیز ردیف میشود، آن وقت مثل مائی دلش به نیم نگاه آنها خوش است، هماین یک نگاه هم از ما دریغ میشود؟!