تو نیستی! اما نبودنت که هست.

سن یک درخت برابرست با شماره ی لایه های متحدالمرکزی که در محیط تنه ی درخت نقش می بندد.
هر سالی هم که بگذرد، یک لایه به لایه های سال شمار اضافه می شود.
بیست سی سال که از عمر درختی بگذرد، دیگر لایه های سال شمار در محیط تنه ی درخت آنقدر توی هم می روند که حساب سال و عمر درخت از دست می رود.
بچه تر که بودم، داغ نبودنت در دلم نهالی بود نورس که به هر بادی به هر سو خم و راست میشد. نهالی که امروز بعد بیست و هفت سال، درخت تناوری شده است که هیچ اره و تبری نمی تواند از جا بکندش. تنه اش آن قدر تنومد هست که نشود حساب سال و ماه را از روی لایه های سال شمارش حساب کرد.
اما حساب من آنقدر ها هم که فکر می کنی ضعیف نیست آقای ِ پاسدار ِ شهید ِ و دبیر ِ ریاضی!
شمار روزهای نبودنت دستم هست، به سال و ماه و روز ما زمینی ها، بیست و دو روز که از هر سال نو بگذرد، یک شماره به شمار سال های نبودنت اضافه می شود. درست مثل ام روز صبح که یک شمع دیگر یه شماره ی شمع های کیک تولدی که بهشتی ها برایت روشن کرده اند اضافه شد.
پدر آسمانی ام!
تولدت مبارک…

دیدگاه‌ها

  1. rolypoly

    سلام
    خیلی خوشگل و تاثیر گذار بود
    انشاء الله که تو بتونی راهشو ادامه بدی و مثل اون بشی.

  2. محمد حبيبي اصل

    سلام مطلبتان خیلی عالی بود
    انشا الله تمامی فرزندان شهدای عزیزمان مثل شما شوند
    موفق باشید تا ابد (انشاالله)

  3. حامد

    ببخشید دیر شد ولی تبریک
    تو نیستی! اما نبودنت که هست.
    (ایشون هستند و دعاشون هم مستجابه که تونستی و …)

بخش دیدگاه‌ها بسته شده است.