شاهد از غیب رسید.

بیرون ادراه، دویست سی صد متر پائین تر از جائی که الان یک سالی می شود درش نزول اجلال! کرده ایم، از بلندگوی زهوار در رفته ی مسجد صدای حی علی خیرالعمل بلند است و آنقدر بلند هست که تا اینجائی که من هستم برسد.
حی علی خیر العمل قید مطلقی ست برای انتخاب به ترین کار در به ترین وقت. یعنی جمع کن برو دو رکعت نمازت رو بزن به کمرت!
در برزخ بین رفتن و وضو گرفتن و ماندن و گودر کردن! چشمم می افتد به مطلبی در مجله ای که همین حالا پستچی برایم آورده است: نوشته ای از خانم مصطفی زاده با عنوان «نمایش مسلمانی» که بند آخرش فتوائی است از امام که می فرماید: «لازم است بعد از وقت اداری نماز بخوانند و در صورت مشاهده ی اضرار به بیت المال، دولت می تواند و بلکه در صورت مذکور لازم است نماز جماعت اول وقت را الغا کند.»
نمی دانم! هیچ کار این عالم بی حساب نیست.
خدا گاهی حتی! هوای تنبلی و بی حوصله گی مان را هم دارد!!!!

دیدگاه‌ها

بخش دیدگاه‌ها بسته شده است.