شهادت مادرم افسانه نیست!

می‌دانی فرق بین “ضَرَبَ” و “رَفَسَ” را؟
می دانی ضرب به زدن می گویند و رفس به لگد زدن؟
می دانی دو روایت است در نقل آن ساعت که آن حرامی آتش در گلستان وحی انداخت؟
روایت اول که می گوید: «انّ عمر رفس فاطمه حتی أسقطت بمحسن»(۱)
و نقل دوم که آورده است: «انّ عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی ألقت المحسن من بطنها»(۲)

می دانی! فرق هست که عبارت “رفس” را شیعه روایت کرده باشد یا سنی…
می فهمی!؟
جور دیگری درد و غم دارد که بفهمی کلمه‌ی «رفس» را اهل تسنن روایت کرده اند…
و “رَفَسَ” در کلام عرب یعنی لگد زدن…
اصلن… روضه ی مــــــــادر را مگر می شود که مکشوف نخواند؟
– – – – – – –
۱)سیر اعلام النبلاء، ابن ابی دارم به تایید شمس الدین ذهبی
۲)الوافی باالوفیات، صلاح الدین خلیل بن أیبک الصفدی

دیدگاه‌ها

  1. برادر عمار

    هوالحق
    دو باره شام غریبانه ای گرفته دلم
    میان کوچه غم خانه ای گرفته دلم
    شبیه شمع برای غربت که تا پای مرگ می سوزد
    برای غربت پروانه ای گرفته دلم
    نه دارم آب در بساط خود جزءاشک
    چه حس و حال غریبانه ای گرفنه دلم
    یا زهرا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.