ماه: جولای 2012

اذا وقعت الواقعه

موضوع به‌سازی و مرمت ابنیه‌ی تاریخی و فرهنگی، نیازی نیست که کسی در انجامش شبهه داشته باشد. اما آن‌ چیزی‌که در این بین موضوع را حساسیت برانگیز می‌کند نحوه‌ی پرداختن به مرمت و بازسازی بنائی‌ست که بار ارزشی و معنائی و نوستالوژیک دارد. سامان‌دهی گل‌زار مطهر شهداء برنامه‌ایست که از چند سال پیش آغاز شد …

طعم چای عصرانه‌ی ترش

طعم ترش آلبالو وقتی بگذاری خوب دم بکشد می‌نشیند در جان چائی که عصر دم می‌کنی. و یادت می‌افتد “آنـــا” که رفت خیلی طعم‌ها را با خود برد و این‌همه سال بی او کسی نبوده چای آلبالو بدهد دستت که بگوئی: ممنون! من چیز ترش دوست ندارم! خدایت بیامرزد “آنــا” قدر داشتن تو در فراق …

برسرتربت‌ماچون‌گذری‌همت‌خواه، که‌زیارت‌گه‌رندان‌جهان‌خواهدبود

آقای گاورمنت که از مرکز قدم رنجه کرده‌بود برای استماع نظرات اولیای مقابر شهداء استدلال می‌فرمود که: بیائید راضی شوید به استفاده از سنگ گرانیت در مزار که امتحان پس‌ داده‌است و مقاوم است و نمی‌شکند و تا پنجاه سال گارانتی دارد و معلوم نیست فردا روز کسی باشد که حاضر شود خرج مزار شهداء …

حاج‌بابا

سالهای پنجاه و پنج و پنجاه و شش، مسجد حاج‌بابا مرکز بچه مسلمان های انقلابی شهر بود. مرحوم حاج شیخ جابر فاضلی روحانی مسجد و سرآمد علمای شهر، روی حساب محبوبیتی که بین مردم داشت و حکومت نمی توانست زیاد به پر و پایش بپیچد، بچه مسلمان ها را گرفته بود زیر پر و بالش …

تهاجم تزریقی

در تهاجم فرهنگى به شما نمى‌گویند انتخاب کن، بلکه شما را مى‌خوابانند، دست و پایتان را مى‌گیرند و مادّه‌اى را که نمى‌دانید چیست و نمى‌دانید براى شما مفید است یا نه، با آمپول به شما تزریق مى‌کنند. البته دنیاى غرب نگذاشت ما حس کنیم که دست و پایمان را گرفته‌اند و به ما تزریق مى‌کنند؛ …

باد این‌چنین که می‌وزی از هوش می‌رود…

روزهای منتهی به انتهای تیر با رگ‌بار و تندباد و باران پراکنده لابد پیام خیری دارد و فال خوشی خواهدگشود… اما آن‌ سال‌ها که من مبتلای هجرانشانم تیرماه داشت ولی رگ‌بار و باد و باران نداشت.. شما که به‌تر می‌دانی!

چرا قرآن را حفظ نمی‌کنید؟

یک جنبه‌ی مهم‌تر دیگر، حفظ قرآن است. برادران! چرا قرآن را حفظ نمی‌کنید؟ شماها جوانید. والله مکرر اتفاق افتاده که با خودم فکر کرده‌ام و گفته‌ام که اگر ممکن باشد، هر چه دارم، بدهم و حفظ قرآن را بگیرم؛ ولی افسوس که ممکن نیست. در این سن، من دیگر نمی‌توانم قرآن را حفظ کنم؛ اما …

یاد

هُرم گرمای تابستان وزش باد از دل کولر آبی بوی پوشال و باد نم‌دار یاد کتاب پی‌دی‌اف شده‌ی “تکین حمزه لو” که “حـسین” داشت یاد قدم‌های بی‌تو خاطرات ایستا زیر ظل آفتاب به انتظار حلول یاد سنگ قبر شهید شاعری که شاهد اسرار و سامع نجوا شد رساله‌ی تشابه ما و رویاها حکمت ِ افتادن …