۸۸-۳-۲۲

سه سال گذشت.
از انتخابات هشتاد و پنج درصدی
از شیرینی زود گذر مشارکت حداکثری
از شب‌های داغ مناظره
از انرژی فزاینده‌ای که در کوران تبلیغات آزاد شد و عنان از کف‌داده و افسار گسیخته، زمینه‌ی فتنه‌ای شد که عمارهای انقلاب را پای پاتکی هشت‌ماهه کشاند.
از فتنه
از روزهای غبارآلود
از گم شدن مرز میان حق و باطل
از روزهائی که شناخت عرصه دشوار شد
از گردنه‌ای که سخت بود سالم عبور کردن از آن
از مناجات علمدار پای خطبه‌های بیست و نه خرداد با سید و مولا
از روزهای سخت بی‌بصیرت های سابقاً یار
از نمازجمعه‌ی نماز اولی‌ها در خطبه‌ای که آتش فتنه را شعله‌ورتر کرد و خطبه‌ی آخر خطیب سابقاً انقلابی شد…
از رویشی که از دل فتنه جوشید و سازه‌ی انقلاب را محکم‌تر کرد.
از ریزشی که دل اهل انقلاب را فسرد.
از پریشانی خواب بی‌تعبیر تابستانی داغ که شیطان و حزبش برای انقلاب‌مان دیده‌بودند که به زمستان یأس جنود ابلیس در نهم دی منتهی شد…
از روزهای سخت امتحان
از سربلندی ۹ دی
از فتنه‌ای که انقلاب را مقابل ویروس‌های سیاه سیاست واکسینه کرد…
و از درس پرهزینه‌ای بنام فتنه‌ی هشتاد و هشت که ما را مصمم‌تر کرد و این نبود الا به کاربلدی و موج‌شناسی و کشتی بانی ناخدای کشتی ِ هزار بلا دیده‌ای که یک تنه ایستاد و قامت استوارش مقابل موج‌های بلاگون فتنه خم نشد. و خدا او را برای‌مان و برای انقلابی که امانت سترگی‌ست سپرده به ما، حفظ و ما را قدردان‌ترش کند. آمین!

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.