وَ فَدَیناهُ بِذِبحٍ عظیم

دزفولی‌ها رسم دارند حاجی‌شان که از مکه برگشت، به نشانه‌ی حاجی بودن صاحب‌خانه و به تعداد حج رفته‌های آن خانه، بیرق سبز کوچکی بزنند بالای درب و بعد به تعداد اولاد ذکور خانواده به آن بیفزایند.
سال‌ها قبل این علامت را بالای بعض خانه‌های دزفول دیده‌بودم و رسم جالب مردم مهمان‌نواز دزفول و خاطره‌ی روزهای خوشی که آن‌جا به سر شد همیشه در ذهنم ته‌نشین است.
ام‌روز صبح سر میز صبحانه وقتی با دزفولی‌های خون‌گرم هم‌سفره شده‌بودیم حرف کشید به آن بیرق‌های سبز و این‌که محلی‌ها دزفول را “دِس‌فیل” می‌خوانند و حالا شهر بزرگ شده و پل معروف پشت سبزقبا که روی رود دز زده‌اند دیدنی‌تر شده و سینماهای آن اطراف از رونق افتاده و بستنی فروشی‌های اطراف سبز قبا بازارشان هنوز سکه است و پرسیدم از رفیقی که در دزفول داشتم و مغازه‌اش که درست دیوار به دیوار سبز قبا بود و شهیدآبادشان که مزار شهدای جنگ است و خاطرات دزفول در سال‌های دور زنده شد.


دزفولی‌های خون‌گرم که شهره به غیرت و پای‌مردی و ایستادگی‌اند، در ایام دفاع هشت ساله میزبان لشکر عاشورا بودند و صفی‌آباد در حومه‌ی دزفول خوب به یاد دارد مرد خوش قامتی را که بند پوتین‌هایش همیشه نصفه باز بود و چشم‌هایش همیشه از زور بی‌خوابی سرخ بود و سررسیدش پر از یادداشت‌های ریز و درشت پی‌گیری کار تدارک لشکر… مردی که وقتی رفت حسرت زیارت سیدالشهداء و آرزوی استلام حجر به دلش مانده‌بود… مردی که کاش بود و گرهِ حوله‌ی احرام تمتعم را او می‌زد… مردی که در منی و وقت قربانی و تکرار داستان سربازی اسماعیل و فدا شدنش به ذبحی عظیم + ، یادش هماره با من است…
نمی‌دانم اگر دزفولی بودم، وقت بازگشت از سفر قبله باید چند بیرق سبز بالای خانه‌مان می‌افراشتم؟
و مگر بیرق سبز جای عَلَم سرخی که از سال رفتنت بر سر سرای‌مان افراشته‌است را می‌دهد؟
و تو به‌تر می‌دانی که من عَلَم سرخ شهادت را بیش‌تر از بیرق سبز حج خوش می‌دارم… الهم ارزقناه! آمین

دیدگاه‌ها

  1. هادي

    پِندار ما این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم ، اما حقیقت این است که شهدا مانده اند و زمان ، ما را با خود برده است .
    شهید آوینی

  2. هادي

    شهید است که مصداق شیدایی است .(شین )اوشوق وصال را می نماید و(حاء)او حریم وصل را نمایان است و(یاء) او یار را تجلی می کند (دال ) او هم دلالت بر حق بودنش است.

  3. مرضیه

    مردی که وقتی رفت حسرت زیارت سیدالشهداء و آرزوی استلام حجر به دلش مانده‌بود…
    ولی مطمئنا”حال دیگر حسرت هیچ کدام را نخواهند داشت…
    التماس دعا حاجی

  4. علی

    کچل کچل بامیه
    گتدی حکیم خانه یه
    حکیم خانه باغلی دی
    کچلین باشی یاغلیدی
    حجتان قبول

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.