سید موسی …

352.jpg
سید موسی کسی بود که بیشتر کارهای بزرگ زندگی اش را در دوران جوانی بثمر رسانده بود.از اینرو ایجاد ارتباط با نوجوانان و جوانان برایش بیشتر از هر قشر دیگری مهم بود.
اولین گام این تماس و آشنائی از جلساتی برداشته شد که سید بطور هفتگی، برای دانش آموزان دو موسسه فرهنگی بزرگ لبنان “الکلیه الجعفریه” و “الکلیه العملیه”، برگزار می کرد.
موضوع این جلسات “اسلام قرانی” یا به تعبیر خودش “اسلام آن طوریکه سید موسی می فهمد” بود:
در روزهای اول قیافه های استهزا آمیز و لبخندهای تحقیر آمیز پاره ای از دانش آموزان غیر قابل تحمل بود.چند ماه گذشت.روزها و ساعات سنگینی بود.مجبور بودم به سوالات عجیب و غریبی پاسخ دهم.یکی از روزها موقع خروج از سالن جوان ها حلقه وار با من بیرون آمدند . یکی از آنها بمن گفت :«آیا هیچ حس کرده ای جوانها چرا به تو علاقمند شده اند و چرا این طور با تو احساس نزدیکی می کنند؟» و ادامه داد:«بحثهای تو و پیشنهاداتت با توجه به احتیاجات روحی و مشکلات روانی مطرح می شود . بعبارت روشنتر ، تو با واقع بینی به شرایط روحی و جسمی ما می نگری و با حوصله و دقت مشکلات ما را مطالعه و تا حد امکان حل می کنی.»
اما رسیدن به این مرحله برای سید موسی به منزله اتمام کار نبود . چرا که این جوانها هنگامی در جوانی خود نمونه بودند که علیرغم تعهد دینی ، «تخصص» نیز داشته باشند و بتوانند در قالب مراکز و موسسات انسجام یافته ، به کار و فعالیت بپردازند.
بی شک امثال همین ایده ها بود که سید را برای اولین بار به فکر تاسیس یک مرکز آموزشی بزرگ واداشت :«موسسه صنعتی جبل عامل»
ومنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا

…..
……
باری؛
آن سفربرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدایا بسلامت دارش