در فقرهی فرمایشات مقام محترم رئاست جمهوری در گفتوگوی رخ در رخ شب گذشته با رسانهی ملی +، معروض است که؛
اولن. جانم به قربانت! این زودتر میخواستی، حالا چرا؟
دومن. چرا نفرمودی چرا این همه وقت ننوشتی کلامی و نفرستادی پیامی که التهاب از بازار رود و جان به تنِ نیمه جان اقتصاد مملکت آید در بحران جنگ اقتصادی و تحریم و فشار!
سومن. ما همان دوستان سابقیم که هفت سال پیش، بیمزد بود و منت هر خدمتی که کردیم! و این همه سال نه سهم خواستیم و نه عرض حال آوردیم و نه از دغل دوستانِ گردِ شیرینی بودیم و نه راه پاستور و ساختمانهای تو در تویش را بلد شدیم و نه کسی آمد پیمان که خرتان به چند؟ که ما در آئیم که خرمان از کرهگی دم نداشت! و بگوئیمش؛ برو این دام بر مرغی دگر نِه…
چهارمن. آقای دکتر عزیز! کاش میفرمودی چرا کسی حواسش به نبض بازار نیست و کسی کاری با نواسانات ندارد و چرا سیستم دقیق شما چک نمیکند افت و خیز قیمت و قدرت خرید ملت را؟ و نسبت واردات دسته بیل از چین و ماچین در سال حمایت از تولید ملی به ایجاد ارزش افزوده چیست؟
و آخر اینکه؛ اینها به کنار و همه فدای سر ِ اسفندیار ِ روئین تنت! فقط بگو چرا خون به دل امت وامام کردی؟