حضرات روسای محترم و قدرتمند قوا
در معرکهای که راه انداختهاید و هر کدام ساز خود میزنید و حیا را خوردهاید و آبرو را قی کردهاید و فارغ از هزار و یک درد و مشکل و گره مردمی که ولیِّ نعمت مقام شمایند و خلعت ریاست را به قامت جنابتان دوختهاند، مچ در مچِ هم، مچ میاندازید که چه؟ که معلوم شود قوهی بازوی کدامتان پرزورتر است؟ حیا نمیکنید از جگر سوختهی آن مادر شهید که دسته گلش را پرپرِ این آب و خاک کرد؟ از روی این جانبازِ روشن دل که حسرت دیدن روی دخترش را بیست سال است به دل دارد! از آن همسر مفقودالاثر که بیست سال است چشمش به در خشکیده که مگر خبری از مردش شود! از روی آن کودک بیسرپرست و این زنِ بیوه که مستضعند و جنابتان باید به احقاق حق ایشان و فراهم آوردن احتیاجاتشان و برآوردن اقلّ رفاهشان بکوشید و به جایش در حماسهی حضور مردم در جشن انقلاب و در شیپور اختلاف و افتراق میدمید و خوراک برای شیاطین رسانهای انگلیس و آمریکا میسازید؟
حضرات روسای محترم و قدرتمند قوا
قدرتِ امروز شما ناشی از ارادهی مردمی است که به امر رهبر به میدان آمدهاند و میآیند!
یادتان نرود، امان امروز شما هم از صدقه سر تدبیری است که به حکمتِ رهبر استوار شده و اگر نبود صبر انقلابیِ آقا، بهارستان و پاستور ناامنترین نقطهی دنیا برای شما بود!
قدر حکمت رهبر را بشناسید و آتش اختلاف اِطفاء نمائید… .
– – –
مرتبط است: +