رندانه پرسید: به نظرت کدام از آن هشت نفر در مجادلهی جمعه، سنگ انقلاب را به سینه زدند و دلواپس انقلاب و انقلابیگری بودند؟
گفتم: ….
گفت: او هم که خر خود میرانْد در آن بلبشو. ولی غرضی حق نمیگفت که جای این دعواها اینجا نیست و از این جدالهای غیر ِ احسن، آبی به آسیاب انقلاب نمیریزد؟
گفتم: درست. حرفش متین. ولی هماو نگفت که عمر من به سر آمده و اینها را برای جوانتر ها میگویم که تازه به عرصه آمدهاند و جویای نامند؟
و گفتم: او اگر جوانتر میبود و اقبالی به او بود و ظنی به پیروزی داشت، آیا باز هم از این دست ارشادات و تذکرات و مدافعهها از اصل انقلاب و نظام میکرد؟