تو را در قابِ دیده داشتن، هیچ بار سهم تماشای دیدگانم نبوده. تو را ندیدهام و تو را ندیدن همیشهی خدا داغ بزرگی بوده بر دلم و دلم خوش بوده به دیدار چند عکس تکی و جمعی که تو درآنها بودهای، بیآنکه صدایت را شنیده باشم و تصویر متحرکی از تو – شده به قدر چند فریم، به قاعدهی چند ثانیه – داشته باشم.
برای خودم، برای دلخوشیِ گاه و بیگاهِ خیالم، از تو اقیانوسی ساختهام بینهایت ژرف که بزرگیاش را چشم کوچک من بسنده نباشد. و الحق که تو همآن اقیانوسِ ژرف و بیانتهائی که اوجترین پرواز مرغ خیالم خواهد توانست ساختن و پرداختن… .
دیدگاهها
سلام
همان فریم های بسته از نگاه شهدا سالهاست در طاقچه یاد ما خودنمایی می کنند.
چه زیباست نجوا با یادهای ملکوتی