شهیدانه دوش وقت سحر از غصه نجاتش دادند توسط حسین شرفخانلو در دوشنبه, اکتبر 19, 2015 گفت از وقتی که تو را بعد مدتها دوباره دیده، دیدش به دنیا امیدوارانهتر شده است. باورش شده که خوبیهای دنیا تمام نشدهاند و باریکهی نوری که از رحمت در زندگیاش مانده نجاتش داده. الغرض، پر از شوق شده بود بعد از آن وقت سحر که از غصه نجاتش دادی… . نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط جماعت خدا حسینیه خوی دفاع روزمرهها شهیدانه شیعهگی سیدِ پیشرو جماعت خدا حسینیه خوی دفاع سفر شهیدانه نوستالوژی پرچم پولیتیک جماعت خدا حسینیه دفاع شهیدانه شیعهگی عزیز زیبای من