تدریج! یکی از بلاهای ما تدریج است، یعنی بهتدریج دچار یک حالتی میشویم [اما] نمیفهمیم، پیری خودمان را نمیفهمیم؛ تدریجی است. کسی را که شما بیست سال است، بیستوپنج سال است ندیدهاید، حالا میبینید، پیری او را میفهمید، اما پیری خودتان را که تدریجی است و پیری آن دوست همراهتان را که دائم با هم هستید، نمیفهمید، حس نمیکنید، چون تدریجی است. ما سقوط خودمان، عقبگرد خودمان را که تدریجی است، درست نمیفهمیم، خیلی باید دقت کنیم.
این خیلی مهم است. البته یک راهی هم دارد، یعنی با وجود اینکه تدریج بر اعمال ما و حالات ما حاکم است و این مانع میشود که جایگاه و موقعیت خودمان را درست تشخیص بدهیم، لکن راه دارد، معیار دارد؛ معیار این است که به عملهای خودمان نگاه کنیم. مثلاً فرض بفرمایید جنابعالی نگاه کنید ببینید که قبلها -مثلاً بیست سال پیش، پانزده سال پیش- مقیّد بودید که حتماً این دو رکعت نشستهی نافلهی عشاء را بهجا بیاورید؛ حالا نمیکنید، حالا مقیّد نیستید -[البته] نافلهِی شب و نوافل دیگر را عرض نمیکنم، [بلکه] همین دو رکعت کوچک و کوتاه را بفهمید که عقب رفتهاید.
رهبر معظم انقلاب. دیدار نوروزی با کارگزاران نظام ۹۷/۱/۲۰