باشد نخواهم گفت دیگر، دوستت دارم
اما، نه! خواهم گفت، آخر دوستت دارم
تا تشنه تر باشم برای جرعه ای از عشق
بغض مرا پیچیده ای در (دوستت دارم)
من با تو هرگز روی آرامش نخواهم دید
توفان کن ای دریا که بهتر دوستت دارم
کفر است اگر غیر از تو نامی بر زبانم هست
ای بهترین مفهوم باور، دوستت دارم
من عاشقی را بی تو حرفی یاوه می دانم
ای حرف اول، حرف آخر، دوستت دارم
این دوستت دارم برای آخرین بار است
باشد نخواهم گفت دیگر، دوستت دارم*
* – ناصر فیض. گناه اول. نشر تکا
دیدگاهها
جا برای من ِ گنجشک زیاد است،ولی
به درختان خیابان تو عادت دارم..