تقدیر یک کتاب

هیچ کس در واقعیت نمی تواند کتابی بنویسد.
کتاب برای آن که صریح و صادق باشد، باید خورشیدهای دو گانه ی بامداد و شام گاه را در خودش بگنجاند.
جنگ ها را و اعصار را و دریای پیوند دهنده و جدا کننده را.
هر کتاب برای خود صیاقی دارد
و تقدیری؛
شاید بهشتی و دوزخی
تا آنجا که من می دانم! *
*.- داستان همشهری. کتاب اسفند۸۹ و فروردین۹۰

دیدگاه‌ها

  1. mohtasham

    سلام حاجی جون
    ببخشید که برای عرض تبریک سال نو نتونستیم خدمت برسیم به هر حال تبریک ساده مرا هم ÷ذیرا دباشید و آرزوی موفقیت و شادکامی برای برایتان دارم در سال جدید
    ممنون بابت لطفی که به ما داشتید
    یا حق

بخش دیدگاه‌ها بسته شده است.