آقا سیدمرتضی آوینی:
حُبّ نفس یا خودپرستی ریشه همه وابستگیهاست و نفی آن، منشأ همه قدرتهاست. این مطلب را در همه کتابهای اخلاق گفتهاند و چهبسا معنای حقیقی آن را تا به امروز جز معدودی از انسانهای وارسته کسی درنیافته باشد.
امروز ما امت بزرگ اسلام معنای این حقیقت را به علمالیقین دریافتهایم و میدانیم که همه قدرت ما در همین یک نکته نهفته است: نفی خودپرستی. اسلام به ما آموخته است که برای مستقل ماندن، نخست باید وابستگیهای درونی را برید، و برای قطع وابستگیهای درونی باید ریشه خودپرستی را در درون خشکاند و از «خود» گذشت؛ و گذشتن از خود فینفسه پیوستن به خداست. اینچنین است که انسان به مقام ولایت میرسد و در این مقام، این خود اوست که قلب عالم امکان میشود؛ از تبعیت زمان و مکان، جامعه و طبیعت و تاریخ خارج میشود و آسمانها و زمین مسخر او میگردند. معنای «تسخیر» این است و بر خلاف آنچه در تفسیرهای پیش پا افتاده دیدهایم با نشستن آپولو در کره ماه و فرستادن سفینه به مریخ یا مدار زحل و شکستن اتم و ساختن بمب هیدروژنی ارتباطی ندارد. معنای تسخیر همان است که اکنون با تولد جمهوری اسلامی عیناً تفسیر شده است.
اکنون [دهه اول انقلاب] اگر ایران را قدرتی همسنگ بزرگترین قدرتهای جهان میشناسند، نه از آن است که ما صاحب تکنولوژی پیشرفتهتری هستیم یا گامهای بلندی در زمینه توسعه اقتصادی برداشتهایم… این قدرت الهی است که همه دنیا را دیر یا زود مسخر اعتقادات ما خواهد کرد و پرچم اسلام را بر فراز همه بلندیهای عالم به اهتزاز در خواهد آورد. تسخیر قلوب مردم حقطلب جهان و صدور انقلاب، با پیشرفتهای تکنولوژی میسر نیست، با تبعیت از این فرمان قرآنی میسر است که فَاستَقِم کَما اُمِرتَ و مَن تابَ مَعَکَ، و کسی اهل استقامت است که از خود گذشته باشد.
خودپرستی ریشه همه ترسهاست. انسانی که از گرسنگی وحشت دارد، با اولین محاصره اقتصادی تسلیم میشود. آدمی که از جان خویش میترسد، با اولین تهدید به زانو میافتد و از حقوق خویش درمیگذرد. همه قدرتهای جهنمی دنیا اکنون شب و روز در این اندیشهاند که نقطهضعف و انفصام کار ما را پیدا کنند و از همان نقطه بر ما فشار بیاورند. هیچ یک از تجربیاتی که درباره انقلابهای دیگر داشتهاند، در مورد ما کارگر نبوده و حیلهها یکی پس از دیگری شکست خورده است. این عروهالوثقایی که ما بدان تمسک جستهایم، چیست و در کجاست؟ سپاه پیروزمند اسلام که اکنون بزرگترین قدرت جهان است، این قدرت عظیم را از کجا کسب کرده است؟… جواب روشن است: «حبّ نفس یا خودپرستی ریشه همه وابستگیها و نفی آن منشأ همه قدرتهاست.»
بالعکس، در جهان امروز «خودپرستی» را منشأ همه خیرات میدانند. تفکر اومانیستی که تفکر غالب انسان امروز است، برخلاف آنچه اکثراً پنداشتهاند، نهتنها انسان را در جایگاه حقیقی خویش نمینشاند، بلکه او را به سوی خودپرستی میراند. سودپرستیِ انسان امروز ناشی از خودپرستی اوست و همانطور که میدانیم، منفعتگرایی و سودپرستی بنیان اقتصاد سرمایهداری است، و بدون هیچ اغراقی میتوان گفت که تمدن امروز استروکتور نهادهای
اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خویش را تماماً بر همین بنیان پی افکنده است.
==========
برشی کوتاه از کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب
دیدگاهها
بسم الله
سلام
لذت بردم،حقیر همیشه این حرف را زده ام البته شاید صحت نداشته باشد،دوگانگی و انحراف در اسلام از زمانی شروع شد که مسلمانان فهمیدند علاوه بر اینکه لازم نیست چیزی برای اسلام هزینه کنند بلکه میتوانند به نام اسلام برای خود سود و منفعت بدست آورند.و این انحراف تا به امروز هم ادامه داشته است و ادامه نیز خواهد داشت،چون این خواسته ی مسلمانان در واقع هیزم به کوره ی منفعت طلبی ریختن است.
در پناه حق