این یادداشت را می‌نویسم بخاطر حسرتی که از تعطیلی حج ۹۹ دارم. داغی که با هیچ آبی سرد نمی‌شود و هر هزار جهد که بکردم که مگر شمار حجاج امسال باشم، افاقه نکرد که نکرد و می‌نویسمش به شکرانه‌ی اتفاقی مبارکی که در حج ۹۸ افتاد و الاهی که مکرر تکرار شود. همیشه و هربار …

بدترین خبری که می‌توانست حالِ نداشته‌ی ما را در واپسین ساعات دیشبی که دو وعده‌ی پشت سرهم ناهار و شام را غذا در تعداد ۲۵۰۰ پرس پخش کرده بودیم و میوه‌ی زائران کاروان خودمان را، در قوطی کند این بود که فردا از ۸ صبح تا ۱ ظهر یکی‌مان باید شیفتِ امداد گمشدگان می‌ایستادیم در …

گوش شیطان کر، امروز بالاخره بعد از چهار پنج شبانه‌روز قسمت شد که بروم بیت. یعنی اولین نوبتِ بعد از ادای مناسک عمره‌ی تمتع در حین ورود به مکه در سی و یکم مردادی که گذشت. کمک در توزیع سه نوبت غذای روزانه و رسیدن به احوال هشتاد و چند زائر و تقسیم ملزومات و …