بایگانی برچسب: درضیه

روایت مادری؛ گزارش یک سفر برفی

هفت هشت سال پیش، برای برگزاری نشست معرفی و نقد کتاب یکی از همشهری‌های خوش ذوق دعوت شده بودیم به کتابخانه عمومی حکمت در شهر ایواوغلی. ایواوغلی شهری‌ست در ۳۰ کیلومتری خوی. سرِ سه‌راهی ماکو-خوی-تبریز که چندین و چند شاعرِ محلیِ خوش‌قریحه دارد، هر کدام با یک قطار شعر و جالب‌تر این‌که یکی از شعرای …

شام کسی صبح نشد بی‌مدد لعل لبش

گفت مهلت من به سر آمده. شاید همین یکی دو روز میهمان این دنیا باشم و پشت بندش درآمد که “می‌خواهم امسال، طلسم دوریِ سی و چند ساله را بشکنم.” می‌گفت “در همه‌ی بیست و چهار بهاری که با علی سال را تحویل کردیم، الا آن بهارِ آخرش که جبهه بود و برنگشت، هفت سین …