رگ و پِی

این‌همه کتاب چیدم توی قفسه‌ی اتاقِ پشتیِ بالاخانه که بخوانم و آدم‌تان کنم، هیچ چیزی نشدید… یکی افیونی شد، یکی نعش شد، یکی بی‌مرام شد… کتابِ تو قفسه، فایده ندارد… کتاب باید برود توی رگ و پیِ این عمارت، بل‌که آدم شوید…
– – – – – – – –
قیدار. رضای امیرخانی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.