وقتی قبای ریاست بر تن کسی اندازه نباشد، مرور زمان تنِ او را بزرگ و قدِ آن قبا و قبا را کوچک و اندازهی تنِ او نمیکند.
به عبارت بهتر، لقمه باید اندازهی دهن آدم باشد که آدم بتواند ببلعدش!
یا اینکه؛ نباید زیر بارِ کاری بروی که توان انجامش را نداری و نداشتهای و نخواهی داشت.
غرض اینکه؛ وقتی بعد از یکسال اندی یدک کشیدن عنوانی که به اعتراف خودت، در خواب هم نمیدیدیش و اینهمه گند ریز و درشت که زدهای، باید هم به هر اشاره و انگولک ریز و درشتی از جا بجهی و زمین و زمان را به هم بدوزی.
ما عیبتان نمیکنیم!
بقول شاعر؛
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعوی سگانِ شما نیز بگذرد
‘
آنکس که اسب داشت، غبارش فرو نشست
گــَردِ سُمِ خـَرانِ شما نیز بگذرد!
دیدگاهها
کیه این شخص آیا؟