حسین؛ سقای انسانیت انسان

می‌گفت: انسان خلق نشد مگر برای نیل به مقامِ انسانیت. به مقام توحید. به مرتبه‌ی عبودیت. و تو فکر نکن که این‌ها را مفت به‌ت بدهند.
تو اگر طالبی باید مقاوم هم باشی. باید حتا صبور هم باشی. باید بلا کشی بلد باشی و خوش باشی. باید از خود بگذری.
می‌گفت: حسین (علیه السلام) که سقای انسانیتِ آدم است، اگر بلا نمی‌دید و صبر نمی‌کرد و در صبوری مقاوم نبود که به مقام وراثت انبیاء نمی‌رسید که تو در زیارت وارث بخوانی؛ السلام علیک یا وارث آدم صفوهِ الله… .
می‌گفت: تو هم اگر بلد شوی، اگر بلد باشی خونت را قاطی خونِ امام شهیدت کنی، وارث می‌شوی. خون‌خواهِ خون‌های به ناحق ریخته در وادی طف می‌شوی و خون‌بهایت می‌شود شهادتِ در راهی که امامِ شهیدت آن را گشود. فقط کافیست روز عاشورا که رسید، نفست را قربانی کنی. همین!
می‌گفت: اگر شیعه‌ای، که هستی! اگر خون‌خواهِ امامِ شهیدت هستی، که هستی! باید جاری شوی. باید خونت جاری شود در رگ شیعه‌گی.
آن‌جاست که می‌فهمی این همه وقت که داشتی در سجده‌ی بعد زیارت عاشورا می‌خواندی؛ «و ان یرزقنی طلب ثاری معکم» یعنی چه!!؟
آن‌جاست که می‌فهمی «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِ‌یقَهِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقا» + یعنی چه!؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.