محبت

می‌گفت: اساس تربیت و تعالی در مکتب وحی، بر محبت بنا شده است. یعنی در دستگاه توحیدِ ربوبی که اهل بیت علیهم السلام شاگردان خصوصی آنند و عالم بندِ وجود ایشان است و ریزه خوار سفره‌ی کرم آنان، محبت حرف اول و آخر را می‌زند. طُرفه آن‌که در فقره‌ی مابه‌ازای ارسال رسول و تعیین امام و تشریع دینِ حنیف فرمود «قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرً‌ا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْ‌بَىٰ» +
و می‌گفت اگر دنبال کیمیائی – که باید باشی!- آن‌را در مغناطیس محبت حضرت حسین ابن علی (علیهما سلام) بیاب. چه آن‌که خیلی از آن‌ها که در کربلا پیش‌مرگ امام شدند، نه مراتب عرفان پیموده بودند و نه اهل سلوک و مراقبه بودند و نه متاع دیگری در خورجین داشتند که از باقی مردم متمایزشان کرده باشد. آن‌ها فقط بلد شدند به وقتش، مسِ نامرغوب و بی‌خریدار خود را به کیمیای محبتِ حسین بزنند و طلا شوند… .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.