بعید است عبداللهِ سعودی، هماین دیروز مرده باشد. نعش پادشاه چه بسا چندین و چند روز توی سردخانهی بیمارستان مجهز و مدرنی که به اسم خودش در ریاض ساخته بود ماند تا به وقتش تیتر یکِ خبرگزاریهای اطراف و اکناف عالم شود و خبرش را روز جمعهای درز دهند که در نظر شیعیان روز فرج در آن خواهد بود تا منِ جوانِ شیعه بر پایهی حدیث مجعولی که نه توی کتاب و نه از روی تحقیق که از موج نامعلومی که در شبکههای موبایلی راه میافتد مرگش را به ظهور و مژدهی آن مرتبط کنیم و هی شعر و رباعی و دو بیتی بسازیم و به جای دست به دست چرخاندنِ پیام عمیق رهبرمان به جوانانِ اروپا و آمریکا، مرگِ عبداللهِ سعودی را دست به دست بچرخانیم.
غرض، سگ زرد برادر شغال بوده و هست و سلمانِ سعودی نسخهی دیگر فهد و عبدالله و باقی حاکمان عربستان است و این وسط متأسفیم که دستگاه عریض و طویل دیپلوماسی در عزای عبدالله گربیان چاک میکند و خود را به هر نحو که شده، برای شرکت در مجلس ختم به ریاض میرساند و رئیس دولت پیام صادر میکند و همهی این آدمها در شهادت سردار ایرانیِ ترور شده در سوریه سکوت را به هر عمل و عکسالعمل دیگری ترجیح دادهاند… .