سیدابراهیم را اول بار در مراسم یادوارهی شهدای دولت در ارومیه دیدم. سالهای اول دههی هشتاد. آن روزها، سید تازه عنوان گرفته بود توی قوهی قضائیه و عبا و قبای قهوهایِ سوخته میپوشید و ریشش یک دست سیاه بود و مثل الانش سفیدی درش غالب نشده بود.
سخنران ویژهی مراسم بود و از دری که همهی مردم آمدند تو، آمد تو و نشست در اولین جای خالیای که دید؛ جلوی من.
سخنرانیش هم که تمام شد دوباره برگشت سرجائی که بود و دو زانو تا آخر مجلس را نشست. و یکی دو خبرنگار آمدند سراغش و مردم که عرض حال کنند و حرفهایشان را بزنند. و با هر کدامشان به سعهی صدر سخن گفت و هر کس را به طریقی راهی کرد.
بر خلاف سائر مسئولان رده بالای مملکت که حضورشان حتا در مراسم شهدا، به قدر دقائق سخنرانی خودشان است و از دری غیر درب ورود عموم مردم میآیند و از همان در خارج میشوند بیآنکه دسترسیای به مردم داشته باشند و مردم دسترسیای به ایشان، او نه پیشرو و پسروئی داشت و نه خدم و حشم و یمین و یساری که حائل او و مردم شود. راحت و بیتلکف آمد و نشست بین مردم و تو انگار کن یکی از همان مردم بود و نه انگار که ورود و خروج و جلوسش باید که تشریفات خاص داشته باشد… .
روزی هم که رفت آستان قدس، همین شیوه را داشت و شب و روز و وقت و بیوقت، در هر سفری که مشهد میرفتیم در یکی دو شب اقامتمان لااقل یک بار سیدالرئیسِ تولیت آستان قدس را میدیدیم که در صحن جامع یا رواق امام یا حوالی مضجع شریف بین مردم است و یکی از خودشان و مفتخر به خدمت به زائران. باز بی خدم و حشم و یمین و یسار و پسرو و پیشرو. که بین او و مردم حائل شوند.
الغرض، جمعهای که فردا باشد، با همراهیِ سیدابراهیم، رای به مردم و بازگشت به مردم و تغییر به نفع مردم خواهیم داد باذن الله الکریم الحی القیوم… .
دیدگاهها
خسته از خوندن سایتها و کانالهای تلگرام، فیدخوانمو باز کردم؛ که اولین مطلب، نوشتهٔ شما بود. هماین نوشته. آرامبخش و متین.
یادمه مدتی پیش از ایشون شنیدم که میگفت دوست داره طعم یه خدمتِ یه خدمتگذار انقلابی رو مردم بچشونه. تو اونلحظه دل منم رفت؛ که ای کاش…
خسته از خوندن سایتها و کانالهای تلگرام، فیدخوانمو باز کردم؛ که اولین مطلب، نوشتهٔ شما بود. هماین نوشته. آرامبخش و متین.
یادمه مدتی پیش از ایشون شنیدم که میگفت دوست داره طعم یه خدمتِ یه خدمتگذار انقلابی رو مردم بچشونه. تو اونلحظه دل منم رفت؛ که ای کاش…
سلام
به امید روزی که از روی شناخت انتخاب کنیم نه از روی تبلیغات .
سلام
به امید روزی که از روی شناخت انتخاب کنیم نه از روی تبلیغات .