حالا که وبلاگ کم کم داره راه می افته و رونق می گیره ،بجاست که از آقاپرویززاهد، پسر خاله محترم وعزیزم که که زحمت ثبت سایت و نصب نرم افزار ام تی وبلاگ رو کشیدن صمیمانه تشکر کنم که اگه پیشنهاد و مساعدت ایشون نبود شاید بنده هنوز به جمع وبلاگ نویسان نپیوسته بودم.
من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق….
عکس بالا هم مربوط به ایشون وابوی حقیره، در حدود بیست و خورده ای سال قبل
دیدگاهها
اصلا نیاز به این حرف ها نیست . . من آنقدر دین بگردن دارم نسبت شهید عزیزمان که شما بایستی سالها غفلت را بر ما ببخشید که بایستی از نزدیک جویای احوال بودیم ولی خوشبختانه مادری فداکار توانست امانت شهید را به سلامت به جامعه تحویل دهد . .
راستی امروز عمو شما هم سر ذوق آمد و کامپیوتری راست و ریس کرد و منتظر باش از هفته آینده یک ویزیتور دائمی به نوشته هایت اضافه شد . .پورسانت من هم یادت نره . . .
بابت همه چیز متشکرم
التماس دعا
بسم رب الشهدا و الصدیقین،و اکنون در این زمان آخر باید فاصله ها را در نوردید .باید از این علی تا آن علی فاصله ها را کم کرد و این کار با پای اراده میسر نیست. بال می خواهد .بال را به عباس میدهند که چشمانش را فدای حسین کرد.
خسته نباشی!صبح نشانی از صبح است برای بیداران سحر