نجف گردی

نجف همیشه‌ی خدا شهر دوست داشتنیِ من بوده است. شهری که قریب به هزار سال است محل آمد و شد شیعیان است و مسکنِ علمای شیعه. با ظرافت‌های سیاسی و اجتماعیِ خاص خودش. با گورستان سحرانگیز و اسرارآمیز وادی‌السلام در ضلع شمالی حرم.

معماریش، مردم مهربان و دوست داشتنیش، کوچه پی کوچه‌های تنگ و قدیمی محله تاریخی الحُویش در شارع الرسول (ع) که هنوز شلاق مدرنیته بر سر و جانشان فرود نیامده و معابری که کف‌شان، امروز بعد از قریب یک قرن تردد ماشین‌های دودی! هنوز رد و سنگینی لاستیک هیچ ماشینی را به روی خود ندیده‌اند… . و خانه‌هائی که دو طبقه زیرزمین داشته‌اند. یک طبقه برای فرار از گرمای مغزسوزِ تابستان‌های داغ نجف و یک طبقه آب انبار که با دهلیزهائی به هم مرتبط بودند و خانه‌ها از طریق همین کانال‌های تاریک و سنتیِ زیرزمینی به هم راه داشتند.

این‌ها را گفتم که بگویم، چه در سفرهای کاروانی و چه در سفرهای انفرادی، یک نصف روز از اقامتم در نجف را به گز کردن محلات قدیمی دور و بر حرم صرف می‌کنم و چه لذت‌ها که در این دیدار با تاریخِ یکی دو سده‌ی اخیر که نهفته نیست.

از اهلِ جوان کاروان و آن‌ها که پای پیاده رفتن دارند، در هر سفرِ کاروانی، جمعی را می‌برم محله الحُویش که مدرسه حاج ملاهادی سبزواری و مسجد الهِندی و بیت آیت الله سیستانی و مقبره و کتابخانه مرحوم علامه امینی صاحب کتاب الغدیر و البته از همه‌ی این‌ها دیدنی‌تر و خواستنی‌تر، خانه‌ای در پیچ دوم کوچه‌ای تنگ و باریک در شارع الرسول که محل سکونت امام خمینی بود در ایام تبعید در نجف را ببینند.

خانه‌ای که امام، سیزده و اندی سالِ تبعیدش در نجف را مستاجر آن خانه بود و جا به جا و در هر اتاق و لب پنجره‌ و ایوانش، عکسی از امام هست که زیر همان ایوان و یا کنار همان پنجره یا توی همان اتاق نشسته و تو انگار می‌کنی، حضرت روح خدا، هنوز همانجا هست که هست!

و حیف که از سال ۸۸ که موسسه حفظ و تنظیم آثار امام (تحت تولیت سیدحسن خمینی) خانه را از صاحبش خرید، دارند در و پنجره‌ی خانه را نو می‌کنند و شیک می‌کنند و دیوارهای حیاطش را با سنگ مصنوعی تزئین می‌کنند و یک کلام، همان بلائی که بر سر مرقد امام محرومان و مستضعفان آورده‌اند را دارند سر بیت محقر امامی می‌آورند که مقتدای کوخ نشینان بود و با کاخ نشینی و اشرافی‌گری سر جنگ داشت.

و قضای روزگار این بود که دیدارمان از بیت امام در نجف در سفر اخیر مصادف شد با مراسم پرحاشیه‌ی عمامه‌گذاریِ سیداحمد؛ پسر سیدحسن مصطفوی در جماران!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.