خدایا سلام

بارها قبلتر از دیشب هم خدائی ات را نمایانده بودی.
دیشب هم.
در آن جای مقدس که شیشه دلم را لرزاندی…
من کفتر جلد توام … گیرم که ساعتی نگاهم به بام دیگری بلغزد!
خودت اینها را بهتر می دانی.
اینجا،اکنون… داد می زنم که به رحمت واسعه ات امیدوار و مطمئنم.
اینرا هم دیشب به من نمایاندی !
این یقین ارامش بخش را.
و پدرم را …
آنجا که ملائکه سالهاست تماشاگر ساحت مردانگی اولاد بنی آدمند …
خدای من :
بابت پدرم از تو متشکرم.
همین!