آقا یا خانم گوگل صبح علی الطلوع نامهی الکترونیکی فرستاده از آن سوی آبهای آزاد و از قلب منهتن که؛ حساب کاربری گوگل پلاس شما تا آوریل ۲۰۱۹ غیرفعال میشود و محترم شمرده بودن ما را در حساب گوگل پلاس و گفته که آپلود عکس و فیلم و متن و اشتراک گذاری آنها از دسترس خارج خواهد شد و هر آنچه که از ارتباط و سابقه در این سرویس دارید را تا از دستتان نرفته یک جائی برای خودتان ذخیره کنید.
الغرض، بجاست یادی کنیم از برادر بزرگترِ این سرویس که گودر بود و یک صبح از خواب بیدار شدیم که از دست رفته بود و آبی از آب دنیا تکان نخورد و گودر اولین و بهترین شبکهی اجتماعی بود و طوری طراحی شده بود که نیاز کاربران را به رفتن و چک کردن همه سایتها و وبلاگها را رفع کرده بود و عالمی بود برای خودش.
غرض اینکه حکایت شبکههای اجتماعی حکایت اعتیاد و ناماندگاری و بیوفائیست. طوری طراحی شده که در ثانیهها و لحظهها رسوب و رسوخ کنند و تمام وقتِ آزاد و غیر آزادت را بگیرند و درست وقتی داری اوج وابستگی به آن را تجربه میکنی، بیآنکه رد و سابقه و قابلیت بازیابیای از خود بجا بگذارند بروند و جایشان را به مشغولیتی نو و جذابتر بدهند. و انگار بنا نیست بشرِ قرن بیستمی را فراغتی بماند و امانی از بمباران خبر و عکس و فیلم. یک روز با یاهو مسنجر. یک روز با گودر. روزی با فیس بوک و اینستاگرام و یک روز با تلگرام و روز دیگری با نمیدانم چه.
فقط بنا بر این نهاده شده که بشر بیغُل و زنجیر، در بند باشد و مجال و فراغت و آرامش لازم برای فکر کردن و تصمیم نداشته باشد. باید بشر مصرف شود. باید همهی همت بشر بالا بردن عددِ دنبال کنندگان و افزایش K و اطفای شهوتِ دیده شدن، باشد بیآنکه برای محتوائی که برای مخاطب عرض میکند و عرضه میشود، عمق و کیفیت و فایدهای باشد. باید هدف عقب نماندن از قافلهی غفلت باشد. باید بدویم که جا نمانیم و نپرسیم اگر احیانا جا ماندیم، از چه جا میمانیم و چه از دست خواهیم داد و حالا که داریم با تمام قوا میدویم، به کجا خواهیم رسید و افق و هدف و منتها کجاست؟ و اصلا انتهائی هست؟