دل نامه حیرانی مرا با تو پایانی نیست… توسط حسین شرفخانلو در یکشنبه, جولای 10, 2011 من بنده ی آن دم اَم که ساقی گوید؛ یک جام دگر بگیر و من نتوانم! نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط تلخند جماعت خدا دستهبندی نشده دل نامه عمومی نوستالوژی بیخواهری اِقرَأ كِتابَك جماعت خدا دل نامه روزمرهها سفر شهیدانه شیعهگی نوستالوژی و فرمود: «جز برای رضای خدا کاری مکن» جماعت خدا خوی دفاع دل نامه ذکر روزمرهها شهیدانه شیعهگی نوستالوژی برای عموی ملای مجاهدی که داشتم
اِقرَأ كِتابَك جماعت خدا دل نامه روزمرهها سفر شهیدانه شیعهگی نوستالوژی و فرمود: «جز برای رضای خدا کاری مکن»
یاسر313 2011-07-10 در 1:01 ب.ظ سلام بنده خدا چطوری؟ شنیدم رفتی دیدار خانه خدا . قبول باشه انشاالله اما خدا وکیلی گردن وهابیت رو با پول های حلالتون کلفت نکنید منم میخوام برم ولی وقتی بحرین و فلسطین رو میبینم. منصرف میشم التماس دعاhttp://yaser313khoy.blogfa.com/
دیدگاهها
سلام بنده خدا چطوری؟ شنیدم رفتی دیدار خانه خدا . قبول باشه انشاالله اما خدا وکیلی گردن وهابیت رو با پول های حلالتون کلفت نکنید منم میخوام برم ولی وقتی بحرین و فلسطین رو میبینم. منصرف میشم التماس دعاhttp://yaser313khoy.blogfa.com/