بسمالله الرحمن الرحیم
برادر عزیز و عقل منفصل و مکمل وجود و دورِ نزدیک و دوست ارجمند، حضرت بهشتی دام عزه. مدتی است که گفت و شنود با تو رو نداد. به علاوه صدها شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل، در پیش داشتیم. سعی کردم یکی دو بار گزارش کوتاه و بلندی تقدیم کنم.
با پارهای از دوستان هم اینجا صحبت شد و حال ابعاد توطئه روشن و روشنتر میگردد و عواطف سیاستهای جهانی، منطقه را برای تحولات عظیم آینده آماده میکند. با وضوح بیشتر صدق نظریات ما، رویتهای ما، نصیحتهای ما، صدق فداکاریهای ما، خطرناکتر بودن روش کمونیستها، جنبلاطها و همکاران عربهای لیبی و عراق که مقاومت را در معرض خطرهای جهانی قرار دادند. ثابت میگردد. مقاومت در چند دهه اخیر وضع داخلی خود را تا حدودی تصفیه کرده است. فتح، محور ابوصالح، ابوموسی و حتی ابوایاد را کنار زده است.
از طرف دیگر، روابط بهتر و همکاری بیشتری، تا حد اعلام مشترک و همکاری همهجانبه در جنوب لبنان با جوانان ما میکنند. هر چند زخمهای گذشته فوقالعاده عمیق بود ولی سعی میکنند، به خصوص ابوعمار [یاسر عرفات] و ابوجهاد، با ملاطفت و تدابیر دیگری جبران کنند.
امیدوارم باز هم بتوانیم دل شکسته و مرغ پریده مردم جنوب را – که ثمره ده سال فداکاری و صبر و سکوت را که به برکت حقهبازان چپ و خودخواهان جنبلاط صفت، دست از مقاومت کشیدند – از نو رام کرده و آرام نماییم و باز هم به حمایت از مقاومت موفق شویم.
خوب راستی برادر کتابها، بحثها و نوشتهها، تجربهها و عقاید قرآن چه شد؟ برایم بفرست. به خانم هم سلام برسان.
پی نوشت:
متن فوق نامه ای است با مضامین زیبا از امام موسای صدر خطاب به شهید بهشتی.
نامه ای که سرنوشت عجیبی دارد. این نامه وقتی به ایران رسیده که نه فرستنده آن دیگر در اختیار بود و نه گیرندهاش در قید حیات!
و صد دریغ که دیوانه ی لیبائی بی آن که گره از سرنوشت امام غائبمان باز کند، گور به گور شد.
منبع: سایت بنیاد نشر آثار و اندیشه های شهید آیت الله دکتر بهشتی