تا هستم و هست، دارمش دوست!

90.11.20.1.jpg
سالهای سال حسرت پشت سر آقا نماز خواندن در دلم مانده بود تا پارسال و سفر حضرت آقا به قم و دیدار غیرمترقبه ای که بواسطه ی دوستی عزیز هماهنگ شد و چشمانم قاب حضرت مولا شد و پشت سر حضرت ماه، – که خدا تا طلوع آفتاب زنده اش بدارد – و در جمعی که اغیار بیگانه ی آن بودند نمازی خواندم که بقول حضرت خواجه، در نمازش خم اَبروی یار در نظر آمد و محراب به فریاد…
حسرتی که هر جمعه ای که آقا نماز تهران را می خواند در دلم تازه می شود و غبطه به تهرانی هائی می خوردم که می توانند دوباره پشت سر ماه تاب قامت ببندند.
خطبه های جمعه ی گذشته اما، حکایتی دیگرگون داشت. به دعوت پایگاه اطلاع رسانی حضرت آقا حاشیه ای بر جمعه ی صلابت ۱۴ بهمن نوشتم و دوستان سایت حضرت آقا منتشرش کردند. افتخاری که لینک بی مقدار این حقیر را در دامنه ی پر برکت خامنه ای دات آی آر قرار داد. یعنی من ِ دنیای مجازی نیز در سلک دنباله روان ایشان درج شد!
و من مفتخرم که از اول روز در سلک و شیوه ی مولای عصر غیبتم حضرت خامنه ای بوده ام و شیوه ام را دنباله روی از ایشان نهاده ام. به امید آن که در روز حساب حکایتم حکایت این آیه شود از سوره ی اسراء:

دیدگاه‌ها

  1. فدائی رهبر

    بسم الله
    باعث افتخار است،گرچه این کمترین کاری است که میتوانند برای مطالب بسیار پر محتوای شما انجام دهند.در ضمن در مطلب غلط کردن آمریکا،تا زمانیکه آمریکا و اسرائیل بر روی کره ی زمین نفس بکشند همیشه باید در انتظار غلط کردنهای آنها باشیم.یعنی تا وقتی که منشا گرد و خاکها وجود دارد همیشه باید منتظر گرد و خاک بود.تا این منشا از بین نرود نمیشود چنین حرفی زد که آمریکا دیگر هیچ غلطی نمیتواند بکند.منظور امام از اینکه آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند این نیست که آمریکا توانایی ندارد،چون اگر توانایی نداشت حرف اول را در دنیا نمیزد بلکه غلط نکردن آمریکا در مقابل اراده و عزم ایرانیان است.یعنی هر غلطی هم بکنند در ایران کارساز نیست.چون ایرانی ها خیلی خوب بلدند تمام برنامه های آنها را یک شبه خنثی بکنند.همچنان که بیانات مقام رهبری در نماز جمعه بسیاری از معادلات آنها را بر هم زد.هرگز نباید فراموش بکنیم که دست کم گرفتن دشمن همیشه شکست را بدنبال دارد.
    در پناه حق

  2. سوسن جعفری

    چه خوش سعادتید پس! من که خیلی دلم می‌خواهد دست بدهد بروم دیدن‌شان …
    هی هی هی …

  3. فدائی رهبر

    بسم الله
    حاجی جان،عزیز دل
    حقیر در بند اول مطلب اشاراتی به موفقیتها کرده ام.در ابتدای بند دوم هم گفتم که سنت شکنی میکنم و برخلاف همه که در ایام دهه ی فجر همش از موفقیتها میگن بنده علاوه بر اونها از ضعفها هم گفتم.قبول همه این دردهارو میدونند ولی به قول شما کو چاره ای؟کو گوش شنوا؟همه میدانند ولی آنهایی که باید بدانند و از اختیاراتشان بهره بگیرند گوش نمیکنند یا در واقع پنبه در گوششان کرده اند.کسی که پنبه در گوشش بکند تکان خوردن لبهای مخاطبش را میبیند ولی حرفش را درک نمیکند.در مبارزه ی با ظلم هیچ راهکاری برنده تر از اجرای عدالت نیست.بنده هیچ اختیاراتی در دست ندارم تا با توجه به آنها راهکار هم ارائه دهم.۱۴۰۰ سال است که همه میدانند شمر سر حسین علیه السلام را بریده است.در طول این ۱۴۰۰ سال اگر تکرار و اصرار بر واقعه ی عاشورا نبود انقلاب ایران شکل نمیگرفت.اینها سیاه نمایی نیست،چون هدف برای ما مشخص است.آنقدر گفته ایم و خواهیم گفت که این نظام در برقراری عدالت کمرنگ عمل کرده است.البته اصل نظام هیچ منافاتی با عدالت ندارد بلکه دست اندرکاران این نظام اعم از وزیر و استاندار و فرماندار و نمایندگان مجلس در اجرای عدالت ناتوان هستند .البته ناتوان هم نیستند فقط توجه نکرده اند.چون اگر متوجه اینهمه ظلم میشدند یقینا مغزهای متفکر این نظام چاره اندیشی میکردند.فعلا در توانایی بنده اظهار و ابراز این نوع کاستی ها است.اگر مسئولیتی هم به سراغ ما بیاید که یقینا نمی آید(چون به قطبهای ثروت و قدرت وصل نیستیم) آنموقع به چاره اندیشی هم میپردازیم.گرچه امروز اگر مسئولی در این کشور گوشهای شنوایی داشته باشد حرفها و راهکارهای بسیاری میتوان ارائه داد.
    در پناه حق
    ========================
    حسین:
    هنوز که عصبیت در سطورت موج می زند برادر!
    حرف من این نیست که نقاط ضعف را کتمان کنیم
    ولی این که برابر رای شما هرکسی در این نظام مسئولیتی دارد لاجرم باید به نقطه ای از هرم های قدرت و ثروت وصل است غلط است برادر!
    در ضمن به گواهی تاریخ انسانهای معترض بعد از اینکه به جائی می رسند محافظه کار می شود. تنها نمونه ی نقض این اصل حکومت مولایمان علی بود که در دوران غربتش کج دار و مریض تا کرد و در دوران مسئولیتش بی محابا به مبارزه با فقر و فساد و تبعیض رفت.
    در ضمن مقایسه ی جشن پیروزی انقلاب با جشن هنر شیراز و جشن های ۲۵۰۰ ساله جفا به انقلاب است. گیریم یکی پیازداغ جشنها را زیاد کرده باشد!
    کتاب کریم می فرماید:
    فذکرهم بایام الله!
    یعنی روزهای خدا رو به یاد مردم بیانداز. این یعنی تبلیغ. ریسه. بنر. شیرینی و شور…

  4. برادر عمار

    هوالحق
    حسین جان اخلاص در عمل و نوشته و هرکاری لاجرم بر دل نشیند و راه خود را بازکند یا غیر از این است . کلماتی که از قلم شما عزیز تراوش میکند شمعه ای از تفکرات عزیزانی است که اکنون در میان مانیستند
    و اما مثل من
    در راهیم و
    راه میجوییم
    تشته در اب افتادیم و
    اب می جوییم
    دوست من هرچقدر میتوانی بنویس بنویس و بنویس
    یاعلی
    =================
    حسین:
    این ها نوشته نیست. مشق است! تمرین نوشتن است.
    حضرت بردار عمار!
    طی این مرحله بی همرهی خضر محال است محال…

  5. فدائی رهبر

    بسم الله
    به قول اصفهانی ها حَجی جان
    عزیز دلم،شما شاید توجه نکرده اید،ولی هستند و زیاد هم هستند کسانی که مسئولیتشان یا در سایه ی قطب قدرت بوده و یا در سایه ی قطب ثروت،نه اینکه همه ی مسئولین به این نحو هستند ولی متاسفانه اکثرشان مسیر مسئولیتشان را اینگونه طی کرده اند.
    در مورد جشنها هم یقینا قبول داریم که در ایام الله باید ذکر خدا بشود،ولی مشکل اینجاست که ذکری از خدا نیست،همه هستند،چراغ و ریسه و شیرینی و بزن و بکوب،همه و همه هستند ولی خبری از انقلاب نیست،انگار اینها دنبال بهانه برای شادی میگردند،و اصلا برایشان مهم نیست که این انقلاب با چه مشقتها و نشیب و فراز هایی به امروز رسیده است.اعتراض ما اینست.این یکی یکی های پیاز داغ کن هم دست به دست هم میدهند و یک روز میبینی دهه ی فجر است ولی به جای اصول انقلاب این فقط ریسه و شیرینی است که بین مردم توزیع میشود!!!
    یا حق

بخش دیدگاه‌ها بسته شده است.