ای کریمی که از خزانهی غیب
کسِ کمی چون مرا به فضل بیمنتهایت غنی کردی
و امر به آمدن و سپیدجامه شدن و تلبیه و طوف و تقصیر و حلق و وقوف نمودی!
حالا من و دستهای خالیام
من و چشمهای پر از شوق و امیدم
من و پاهای پرآبلهام
من و دل ناماندگارم
من و همهی پلشتیهایم
عزم ملکوت کوی تو کردهایم…
بپذیر و ماندگارمان کن
بپذیر و پاکمان کن
بپذیر و مهیای خلودمان کن
بپذیر و راهمان دِه
الهی؛
عبیدک بِبابُک!
دیدگاهها
دعاگویمان باشید…