میگفت:
سیاست زائیدهی فرهنگ است و شگفتا فرزندی آنقدر جری شود که مداخله در امور مادرش کند و بدتر اینکه حق را به جانب خود انگارد…
میگفت:
اهالی فرهنگ اگر به معنای کامل کلمه، دلبسته و سیراب از مشرب فرهنگ شوند، هیچگاه عبا به آب سیاست تر نمیکنند و عطای سیاههی سیاست را میبخشند به لقای سیاهی بازی دو سر باختِ نامتقارنی که یک سمتش میخورد به تقسیم غنائم بعد انتخابات و سمت دیگرش به تقسیم منابع قدرت و اگر داخل حزب پیروز نباشی و از آن سوی بام بیفتی باید فکر آبروی رفته کنی و آبِ رفته از جوی.
میگفت:
کاش اهالی فرهنگ و فکر و قلم
داشتههای دست نایافتنی خود را با متاع ارزان و زودگذر منصب و میز و عنوان دهن پر کن تاخت نمی زدند…
دیدگاهها
سلام بالاخره افرادی باید سکان سیاست رو بدستشون بگیرن که چه بهتر از اهالی فرهنگ و فکر و قلم باشن چون اگه اوناهم خودشونو بکشن کنار اوضاع وخیم تر و وخیم تر میشه مثل الان کشور خودمون .به نظر من اهالی فکر و قلم اگه احساس مسوولیت میکنن باید برحسب شرایط و موقعیت به نفع ملت جلو بیان ویا حداقل برای فرزندشون مادری خوب باشن نه اینکه به امید خدا رهاش کنن.همیشه برای رسیدن به یه هدف والا و تاثیر گذار بایدجانانه تلاش کرد نه اینکه میدونو خالی کرد.