چون تو را نوح است کشتی‌بان…

ریشِ پرفسوریِ آنکارد شده‌ی از ته تراشیده‌ی حضرات و سر و شکلی که بیش‌تر شبیه است به منورالفکرهای فرنگ دیده‌ی عصر مشروطه، فکر آدم را ناچار می‌کشد سمتِ بلائی که تحصیل کرده‌ها در ممالک اجنبی سر این مُلک و ملتش آوردند و نتیجه‌اش آن شد که قیام مشروع ملت و میوه‌ای که از شاخ و برگ انقلاب مشروطه خواهان باید می‌رُست، سر از شاخ‌سار لندن و پاریس در آورد و حضرات را گردِ دیگِ پلوی سفارت بریتانیا گرد هم آورد…
گرچه، ره‌بری که ما داریم و مشروطه‌چی‌ها نداشتند و درایتی که ره‌بر ما دارد و آن‌ها هیچ بهره‌ای از آن نداشتند، نگذاشته و نمی‌گذارد که این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.