عجیب اینکه کسی روزه نگیرد و ماهِ مبارک را به سُخره بگیرد و سراغ هر گناه و معصیت ریز و درشتی در روز و شب رمضان و حتا لیالیِ قدر برود و آن یکی دو روز را که معجزه کرده و روزه گرفته را بعد شنیدن اذان ظهر! به نیت کله گنجشکی! افطار کرده باشد اما؛ در به در سراغ مستمندِ مستحق بگردد که؛ زکات فطرهاش درست ادا شود!
امان از این دست قالب مسلمانیهای آخرالزمانی!
دیدگاهها
شاید مثبت نگری ِ بی خودی باشد اما من همیشه فکر می کنم رعایت این چیزهای کوچک – این چیزهای خیلی کوچک – حکم نخی را دارند که وصلند به آن بالا. حالا این نخ ممکن است خیلی نازک باشد،خیلی سست باشد…اما وصل است.
این جور وقت ها یاد جناب حر می افتم وادبی که داشت.
نخ ِادبی که وصل بود.
با نظر شما هم موافقم و تعجبم از گیرائیِ آن نخ نازکی بود که وصل مانده و وصل میکند!