برای من قلم یعنی مرتضای مطهری. که کاغذ داشت در جیب قبایش و خودنویس. مردی که فکر میکرد و فکرهای بلندش به بندِ قلم درآمدند و در روزهای غربتِ اندیشهی ناب، ترجمهی عینیای شدند از فضلیتِ مداد علما بر دِماءِ شهدا.
قلم برای من یعنی جلال. جلالِ آلِ احمد. که کاغذ کاهی داشت و مداد. مردی که از فکر کردن نهراسید و از نوشتن ابا نداشت.
مردی که دنیا را به افسونِ قلمی که داشت روی کاغذ آورد و هی نوشت و نوشت و نوشت… .
برای من قلم یعنی معلم کلاس اول. که گچ داشت و تخته سیاه. و یادمان داد انگشتهای کوچکمان را چطور دور مداد حلقه کنیم و سر مشق بنویسم؛ آب… . بابا… .
برای من قلم یعنی زندگی. یعنی بهانه و تنها بهانه برای آرام شدن که فرمود؛
دل به نوشتن آرام میشود… .
روز قلم مبارک
– – –
باز نشر در سایت و کانال آناج +