بودجه و حواشیِ آن، یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در سالهای اخیر بوده است.
چه در دولت اسبق که بودجه را به عمد، دیر میبرد به مجلس که دستگاه قانونگذاری تحت فشارِ کمیِ زمان بگذارد و هرچه را که دلش میخواست از تیغ تصویب مجلس بگذراند و یادمان نرفته که چند سال حتا تصویب و ابلاغ بودجه به اسفند نرسید و کشور در سه ماههی نخستِ سال بعدش با تنخواه اداره شد و چه در دولت حاضر که به اسم شفافیت، نظام مالی کشور را هجو کرده است.
به نظر عوامانهی حقیر، در شرایط اضطرار مالیای که کشور به آن دچار است و تورم و رکود و نرخ غیرواقعی ارز و تفاوت قیمت جهانی کالاها با قیمت داخلی آن، پدر از اقتصاد مملکت در آورده و نه تحریمی رفع شده و نه سوئیفتی وصل، بودجه و رقمهائی که برای تصویب به مجلس فرستادهاند، غیرکارشناسی و غیرعملی و غیرقابل تحقق است.
هجو کردن، آنهم از بلندگوهای منتسب به جریان حامی دولت، بهترین روش انحراف افکار عمومی است از آنچه اتفاق نخواهد افتاد.
اعلام رشد غیرواقعیِ بودجههائی که به مراکز فرهنگی و مذهبی کشور اختصاص یافته و تحریک افکار عمومی علیه حوزههای علمیه و کتابخانههای خطی-تخصصی و فرهنگستانها و… نمونهی بازر هوچیگریهائیست که در حال اتفاق افتادن است.
بله! میلیارد رقم و عدد درشتی است، اما درشتتر، هزینههائی است که صرف دم کردن چائی مخصوص و تجهیز استخر کاخهای شاه معدوم میشود و شده است… .
بهتر نیست عالجنابان دارای رسانه و بلندگو با فالوئرهای چندصدهزاری در شبکههای مجازی، در کنار هیاهوئی که راه انداختهاند، آماری هم ارائه کنند از میزان تحققِ مبالغی که قرار بود به این نهادهای لازمِ فرهنگی پرداخت شود؟
هنوز آیا بر کسی پوشیده مانده که از زمان صدارت آقایان اعتدالگرا! بر مملکت، از چند صد هزار میلیارد ریالی که تحت عنوان بودجه به خورد افکار عمومی داد میشود، چند درصدش محقق و پرداخت شده؟
بقول ظریفی که میگفت؛ حکایت بودجه، حکایت مهریهس! کی داده کی گرفته؟
حالا هر قدر هم که میخواهی رقمش را بزرگتر و درشتتر بنویس! کی به کیه؟