چشمه… سرچشمه…

آبان
فصل
ورق خوردن اتفاق هاست.
سرآغاز روی داد های مجهول بعدی.
این سرِ ماست و آستان لطف تو.
اتفاق، زیبائی و شیرینی و شوق دانستنش به مجهول بودن وقت روی دادن و نوع و اندازه ی آن است.
عیاری ست شگرف برای یادآوری آزمون صبر و امید و توکل.
آی خدائی که آن بالا بالا ها نشسته ای!
چشمه ی چشم امیدم هنوز روان است و پر جوش و پر آب.
کرمت مستدام.
یا علی!

دیدگاه‌ها

بخش دیدگاه‌ها بسته شده است.