مرج البحرین یلتقیان

روز آخر سال است و رسم این است که بهاریه بنویسیم.
اما
در نه چندان دور دست ها
برادران بحرینی مان
بجای سین ِ هفت سین، شین ِ شلیک ِ مستقیم را سر سفره ی سال نو شان می گذارند.
و این چکامه ایست از دوستی در دور دست ها:

” کار کار خودتان است
خل‌بازی های قذافی سر همه را گرم کرده
و در شلوغی این جنگل
هیچ کس این گوی درخشان را نمی بیند
و بحرین را بُحران حساب نمی کند
پس به صدفهای خلیج بگو
این قدر دست روی دست نگذارند
بغضی را که در گلوشان گرفته
بیرون بریزند
تا خلیج
غرق مروارید شود
و سیل بحرین
بگذرد از بین النهرین
از فرات تا نیل
مصر تا مراکش
و آل سعود و آل قذافی و آل مبارک در اقیانوسش بلعیده شوند

چون فرعون در نیل
و تلألؤ انقلاب موسی صادر شود.
بگو اگر دیر بجنبند
آل خلیفه قسم خورده است
به زور هم که شده انگشت به حلق‌تان بیندازد
و مرواریدهای صادراتی را
برای گردنبند هیلاری
و ملکه انگلیس تحفه بفرستد.
بگو مادران منامه
لالایی فتح برای لؤلؤ و مرجان هایشان بخوانند
و از لشگرکشی “ملِک عبــ”ـرهه نترسند
که خون بر شمشیر پیروز است
گوهر بر گلوله
و سجیل بر فیل.
و بشارتی از بعثت
همیشه بر بال های ابابیل بوده است…”
.
محمدجواد میری