هر سال، روز بعدِ عید قربان مینشینم به اصلاح اسامی دفترچهی تلفنم. اولِ اسم آنها که در حج آن سال بودهاند را «مِن ذَکَرٍ وَ أُنثَىٰ» یک حاجی مینویسم؛ علی یوسفی مثلا میشود حاج علی یوسفی سیدقاسم میشود حاج سیدقاسم و به همین منوال تا آخر. حاجی را برای عمره رفتهها ننوشتهام و نمینویسم و …
پسندیده این است که در اماکنِ زیارتیِ خاص، مثل مکه یا کربلای معلا، توقف بیش از سه روز نباشد و اینکه اعمال حج تمتع در سه چهار روز سر و تهش هم میآید و کراهتی که خوردن گوشت و غذای گرم در کربلا دارد، شاید بتواند دلیل و شاهدِ این مدعا باشد. و شنیدهایم که …
بر خلاف قدیم که حجاج ایرانی راهِ خانهی خدا را پیاده و یا سوار بر اشتران و استران و خران از دل کوه و کویر و دشت و دریا و از مسیر عتبات عراق میرفتند و برمیگشتند و شش ماه قبلِ ایام حج راه میافتادند که بلکه به وقت به زیارت و حج خانهی خدا …
خوبیش اینجاست که از آدم انتظار دارند وقتی یکی دو روز پیدایش نیست یا وقتی میگوئی یکی دو روز نیستم، اولین حدسی که میزنند، رفتن به سفر زیارتی است. انگار که تو جائی جز کربلا برای رفتن نداری! -و حقیقتش هم همین است؛ کسی بجز امام شهیدمان و جائی بجز کربلای عزیزمان نداریم! داریم؟!- الغرض، …