ماه: ژانویه 2013

پیری زودرس

موهای یک دست سفید سر و ریشش داد می‌زد که شیرین، شصت و پنج را دارد. خودش اما گفت که سی‌وهشتی است و ۵۳ سال بیش‌تر ندارد. از هر زاویه‌ای که نگاهش کردم شبیه سی‌وهشتی‌ها نبود که نبود. می‌گفت سال شصت‌ و دو اول بار حاجی شده و راه نرفته‌ای ندارد الا حسرتی که دیگر …

زاهد از کوچه‌ی رندان به سلامت بگذر

ای گدایان خرابات خدا یار شماست چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند — پیر می‌خانه چه خوش گفت به دُردی کشِ خویش که مگو حال دل سوخته با خامی چند — حافظ از شوقِ رخِ مهرِ فروغِ تو بسوخت کامگارا نظری کن سوی ناکامی چند

کربلای پنج

کله‌ی سحر، وقتی خراب خواب بودم، به تیک تیک هشدار دریافت اس ام اسی از خواب پریدم. سابقه نداشت هیچ دوست و رفیق و بانک و موسسه‌ای، قبل اذان صبح پیامک بفرستد… دل ناگران، با چشم‌های خمار خواب و نیم باز، خواندم که نوشته: «لحظاتی دیگر، رمز “یا فاطمه الزهرا”ی عملیات کربلای پنج از بی‌سیم …

غم در آدینه

حیف از آفتابِ پر جانِ جمعه‌ای که با داغ هجرتِ پدرِ مهربانِ امت سر از پشت کوه برآرد حیف از تلألوی دانه‌های برف زیر تابش مستقیم آفتاب سحریِ روز بعد از بارش حیف از زیبائی ذوب تدریجی بلورهای شتره بسته روی ناودان‌ها نبود که با روز مصیبت رحلت رسول بیامیزد؟ حیف از این روزهای زیبا …

قار گولّه سی

وقتی در نصف روز شهرِ برف ندیده تا بیست و یکم دی ماه، به یک باره سفید پوش از برف شود و دانه‌های متراکم لباس سپید زمستان، از قوزک پایت بالاتر آید و تو در تراکم روبیدن برف و ترافیک تماس‌های هم‌آهنگی ماشین آلات و نمک‌پاشی و بازگشائی معابر، قدم راست کنی سمت برف دست …

سعدیا آداب دانان دیگرند!

گیر سه پیچ دادن به عادات و رفتارهای اقوام مختلف و رصد جزء به جزء منش و خصلت‌های قومی، لذتی است غیر قابل اغماض برای مثل منی که جانم در می‌رود برای این طیف مشاهدات! الغرض، هم سفره شدن با جماعت چشم بادامیِ کوتاه قدِ ماهی خورِ ژاپنی که رستوران را پر کرده بودند از …

اصفهان

اصفهان؛ شهری با تاکسی‌های خالی و خط واحدهای تا خرخره پُر. آن سان که حتی اگر دیرت شده باشد هم نمی‌توانی اصفهانی بازی در نیاوری و تاکسی انتخاب اولت باشد! این‌جا کسی حاضر نیست آدرس را بر حسب مسیرهای تاکسی رو بدهد و هرکس در هر رده‌ی اجتماعی و شغلی، از دکتر و استاد دانشگاه …

سِحر سُخن

گفت: تقوی و هنر، نه فقط این است که مراقب باشی کسی از کلامت ظن باطل نبرد و سوء برداشت نکند، هنری داری اگر، کلامت را طوری ادا کن که مخاطبت را هم قانع کند و هم راضی. و گفت: ای بسا کسی سِحر کلامی بلد باشد که مخاطب قانعش شود اما، هر قانع شدنی …