بارانی که بارید هوای مکه را و هوای دل حاجیانش را بارانی کرد.
مکه با آنهمه خشکی و خشونتی که در جغرافیایش جاریست، پس از باران چنان لطیف شد که تو پنداری رحمت خدا بود قبل یومِ ترویه که دل حاجیان و مجاوران را بلرزاند و لطیف کند و مهیای عرفه و مشعر و منی…
بارنی که بارید، اینجا را درست شبیه کوچههای پائیزیِ عاشقانهای کرد که جان میدهند برای قدم زدنهای شبانهای که اشک میهمان چشم است و شبنم میهمان برگهای خزان…
بارانی که بارید، خدا را و عشق را و روح را متجلی کرد…
وَ مِن آیاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الأَرضَ خاشِعَهً فَإِذا أَنزَلنا عَلَیهَا الماءَ اهتَزَّت وَرَبَت إِنَّ الَّذی أَحیاها لَمُحیِی المَوتى إِنَّهُ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیر +