معاینات (یک)

این‌ها را که می‌نویسم برای آن است که اگر روزی روزگاری همت کنم و یادداشت‌های سفرهای حج را سر و سامان‌شان دهم و جمع‌شان کنم یک‌جا –مثلا برای چاپ- حکایت حج کردن در دهه نود خورشیدی کامل باشد و کسی اگر از اول تا آخرش را خواند دستش بیاید حج در دهه‌ی دوم قرن ۲۱ام مسیحی! به چه قاعده و اسلوبی نظم و نَسَق پیدا می‌کرد.

الغرض، یکی از لوازم و مقدمات سفر حج، معاینات پزشکی است و معاینات ده بیست سال است که مُد شده و قبل‌تر، همین طور الله بختکی حاجی را سوار طیاره می‌کردند و می‌بردند حج و حاجی پیرسال وقتی آنجا آب به آب می‌شد و درد و مرض‌های کهنه و نوئش قاطی هم می‌شدند، یک‌هوئی ریق رحمت را سر می‌کشید و هر سال عدد حاجیانِ فوت شده بیش‌تر و بیش‌تر می‌شد.

اما الان چندین و چند سال است که قبل سفر، حاجی را با دم و دستگاه‌های پزشکی می‌آزمایند و سابق بر این، روال این بود که دفتر ارائه دهنده خدمات زیارتی، فرم‌های از پیش چاپ شده‌ای می‌دادند دست هر زائر که برو این آزمایش‌ها و رادیوگرافی‌ها را انجام بده و نتیجه‌اش را بیاور پزشک کاروان ببیند و اگر لازم شد معاینه‌ات کند. و آن هم نه در اول کار که در اواسط کلاس‌های آموزشی که زوار رفته‌اند در بحر حج و خود را در صفوف طواف تصور می‌کنند و اگر به هر عیب و علتی، پزشک مانع حج‌شان می‌شد قشقری به پا می‌کردند که مپرس!

اما یکی دو سال است ورق برگشته و گام اول حضور و ثبت‌نام قطعی در کاروان، گرفتن نظر مثبت پزشک معتمد سازمان حج است و روال این است که قسط اول هزینه سفر را می‌پردازی و قبل از شروع کلاس‌های آموزشی، معرفی می‌شوی به پزشک و اگر از خانِ پزشکی به سلامت رد شدی می‌روی به خان‌های بعدی و شش خان دیگر را که رد کنی، هفت‌خان تکمیل و تو حاجی می‌شوی؛ علی برکت الله!

سیستم معاینه هم طوری است که سازمان حج و زیارت خطوط قرمزی برای اعزام زائرین به خانه خدا دارد و پررنگ‌ترین‌هایش عبارتند از اعتیاد، افسردگی حاد، جنون، نارسائی قلبی، بارداری (برای خانم‌ها) و معلولیتی که منجر به سلب حرکت شود(که مشمولین این بند در کاروان ویژه‌ی جانبازان و معلولان جذب و سازماندهی می‌شوند).

برای همه‌ی زائران بالای ۶۰ سال ارائه نظریه پزشک متخصص قلب مبنی بر توان انجام حج لازمست و برای زیر و بالای ۶۰ سال، چکاپ کلی توسط پزشک کاروان درخواست می‌شود که نتایج آن در پرونده حاجی درج می‌شود که عنداللزوم اگر در حین سفر لازم شد، به کارش بگیرند.

باری، دیروز که روز آخر تعطیلات نوروز بود، مرتبه‌ی دومی بود که بخشی از ۱۶۰ زائر ثبت‌نامِ اولیه کرده و قسط اول را واریز کرده‌ی کاروان حج ۹۸ را فراخوانده بودیم برای معاینات. بخش اول را شب عید گفتیم بیایند و آن دسته، آن‌هائی بودند که پا به سن گذاشته و مظنون به توقف در ایستگاه معاینه و رد شدن از خان پزشکی بودند و شکر خدا همه‌شان به سلامت از این مرحله گذشتند و فکر نمی‌کنم کسی از جمعِ ثبت‌نامی‌ها، از سفر به علت مریضی و مشکلات حرکتی‌ای که گریبان پا به سن گذاشته‌ها را می‌گیرد، جا بماند و این را هم بگویم و قبل‌تر هم در خلال سفرهای قبل و سفرنامه‌های قبل‌تر نوشته شده، نوشته‌ام که این از معایب رسوم ما ایرانی‌هاست که حج را به هزار و یک دلیل به تاخیر می‌اندازیم و انگار زشت است کسی در سی سالگی حاجی شود. در سِنّی که قوای جسمانی و ادراکی و معرفتیش گیراتر است و حج برای باقی عمرش مفیدتر و بابرکت‌تر است!

و مع‌الاسف برابر قانونی نانوشته، حج برای ما ایرانی‌ها، گام و پله‌ی آخر زندگی است و باید همه‌ی آردها بیخته و همه‌ی الک‌ها آویخته شوند تا منی که سال‌های سال است مستطیعم رضایت بدهم و از خر شیطان پیاده شوم که به حج بروم! وقتی که دیگر کار نکرده‌ای در دنیا نداشته باشم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.