بانوی من،
ای صاحب سر مستودع،
و جلالٌ لیس فوقها جلال.
…
امشب را به حکایتی به شب یتیم شدن علی شبیه کرده اند. که تو ام ابیها بودی و علی هم همانند پدرت، پدر امت بود …
بانو،
قرار غربت تو و علی، بعد از این تل خاکهای راز آلود بقیع خواهد بود و میخ به خون آغشته در چوبی خانه محقرت. و چاه هائی که چون علی در آنها گریست، جوشانند …
بانو،
امشب و شبهای بعد امشب، دیگر تو نیستی که آب بالای سر حسینت بگذاری.
تو نیستی تا موهای زینب خردسالت را شانه کنی.
تو نیستی تا لقمه در دهان حسنت بگذاری.
و برای ام کلثومت مادری کنی .
…
بانو
امشب و شبهای بعد امشب را علی چگونه بی تو به سحر رساند و چگونه چشم در چشم هلال بدوزد؟
که تو هلال بی مثال آسمان علی بودی که کبود شدی …
نه …
– کبودت کردند – .
و قال عز و جل:« فی بیوت اذن الله ان یرفع فیه اسمه …»
بانو!
راستی،
مگر می شود پهلوی تو بود و شکسته نبود …؟!
دیدگاهها
سلام
ایام فاطمیه رو تسلیت می گم
ای سکوت ای مادر فریادها
ساز جانم از تو پر آوازه بود
تا در آغوش تو راهی داشتم
چون شراب کهنه شعرم تازه بود
نام او فاطمه است.فاطمه وصفى است از مصدر فطم.و فطم در لغت عرب بمعنى بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده است.این صیغه که بر وزن فاعل معنى مفعولى مىدهد، به معنى بریده و جدا شده است.فاطمه از چه چیز جدا شده است؟ در کتابهاى شیعه و سنى روایتى مىبینیم که پیغمبر فرمود او را فاطمه نامیدند، چون خود و شیعیان او از آتش دوزخ بریدهاند (۱) مجلسى از عیون اخبار الرضا و او باسناد خویش از على بن موسى الرضا و محمد بن على (ع) و آنان از مامون و او از هارون و او از مهدى و او به سند خویش از ابن عباس روایت کنند که: وى از معاویه پرسید مىدانى چرا فاطمه را فاطمه نامیدند؟ گفت نه!ابن عباس گفت چون او و شیعیان او به دوزخ نمىروند (۲) فتال نیشابورى ضمن حدیثى از امام صادق آورده است که چون از بدىها بریده شد او را فاطمه نامیدهاند (۳) بدین مضمون روایتهاى دیگر هم آمده است آنچنانکه براى صیغه وصفى نیز معناهاى دیگر جز آنچه نوشتیم ضبط کردهاند. (۴)
پىنوشتها:
۱٫ بحار ص ۱۸ ج ۴۳ از امالى شیخ طوسى.نسائى، حافظ ابو القاسم دمشقى و جمعى دیگر این حدیث را ضبط کردهاند (الصواعق المحرقه ص ۱۶۰) .
۲٫ بحار ص ۱۲ ج ۴۳٫
۳٫ روضه الواعظین ص ۱۴۸
۴٫ بحار ص ۱۲٫
/www.hawzah.net